عشق مامان و بابا احسانعشق مامان و بابا احسان، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

خاطرات احسان مامان

قربان

سلام عزیزم خوشگلم? الان با بابایی یاد گذشته ها میکردیم و صحبت های شیرین تو عزیزترین. یادش بخیر .همیشه می گفتی بزرگ بشم میخوام قربان بشم .ما می گفتیم یعنی چی ؟ و شما در جواب می گفتی یعنی هر کی برسه به من بگه سلام قربان! بله قربان! چشم قربان! ...
30 تير 1396

عکس های جا مانده

سلام ماه خوشگلم یک مدتی بود که نمیتونستم برات عکس بگذارم ولی با وجود راه اندازی ربات نی نی وبلاگ توی تلگرام این کار برام میسر شده .حالا یک تعدادی عکس برات می گذارم که جبران گذشته بشه ️ عروسی آلاله همکار من باشگاه بیلیارد نمایشگاه کتاب تولد دوستت باربد .که کلی هم باهم آتیش سوزوندین آخرین روز مدرسه بستری شدنت توی بیمارستان بخاطر عفونت سینوس هات ولی خداروشکر ییک رروز اونجا بودیم و شما زودی خوب شدی  پسرکم امیدوارم همیشه سلامت و شاد باشی ...
10 تير 1396

کبیر

سلام عسل مامان همین الان هوس کردی بری کبیر «کویر» و تند تند به بابایی میگی بابا بریم کبیر .بابایی هم میگه آخه کویر دیگه میخوای چیکار و شما در جواب میگی آخه میخوام ستاره ها رو ببینم .خلاصه هر روز یک خرده فرمایشی داری ...
8 تير 1396

شمال

سلام عزیزم خوشگل مامان هفته پیش به مناسبت تولد شما پنج روزی رفتیم شمال .خیلی خوش گذشت .چند روزی رو نور بودیم و یک روز هم رفتیم نمک آ برود .به درخواست شما تله کابین سوار شدیم چه سوار شدنی ! سه ساعت توی صف بودیم ولی خوب می ارزید .امیدوارم که همیشه شاد و سلامت باشی گلم ️ ...
8 تير 1396
1